ضرب المثل چون غرض آمد، هنر پوشیده شد


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وب سایت من خوش امدید






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 314
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 21
:: باردید دیروز : 8
:: بازدید هفته : 40
:: بازدید ماه : 1088
:: بازدید سال : 43445
:: بازدید کلی : 245024

RSS

Powered By
loxblog.Com

دختر خیـــــآل پردآز

ضرب المثل چون غرض آمد، هنر پوشیده شد
پنج شنبه 5 اسفند 1395 ساعت 20:37 | بازدید : 718 | نوشته ‌شده به دست امین پارسیان | ( نظرات )

ضرب المثل چون غرض آمد، هنر پوشیده شد

  • ضرب المثل چون غرض آمد، هنر پوشیده شد

    ضرب المثل های خواندنی , ضرب المثل های قدیمی

    داستان ضرب المثل چون غرض آمد هنر پوشیده شد

    آدمهای مغروض فقط چیزهایی را که دوست دارند می‌بینند. 

    آورده‌اند که … 

    در زمانهای قدیم، پادشاه ظالمی بود که به کیش یهود بود. او بخاطر تعصب هم کیشان خود مسیحیان را می‌کشت. با این که موسی پیامبر یهود و عیسی پیامبر مسیحیان هر دو در یک راستا قدم برمی‌داشتند. ولی آن شاه یک فرد احول و دو بین بود از این رو تصور می‌کرد که عیسی و موسی از هم جداهستند. 

    چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد 

    خشم و شهوت ، مرد را احول کند ز استقامت روح را مبدل کند 

    شاه یهودی که کمر به قتل مسیحیان بسته بود ، وزیری داشت بسیار نیرنگ باز ، او را به شاه پیشنهاد کرد و گفت : مسیحیان، دین خود را مخفی می‌کنند و در نتیجه از تیغ تو جان سالم به در خواهند برد . من در ظاهر خود را مسیحی معرفی می‌کنم و در میان آنها می روم و کم کم با حیله و فریبی که به کار خواهم بست . پیشوای آنها خواهم شد و بدین ترتیب، یکایک آنها را شناسایی خواهم کرد .

    سپس اختلاف میان آنها خواهم انداخت و خودشان را به جان هم می‌اندازم. اکنون دستور بده تا من را شکنجه دهند. تا آنها فکر کنند به جرم مسیحی بودن این طور آزار دیده ام و بعد مرا از شهر خویش بیرون کن و … 

    شاه تمام کارهایی را که وزیر پیشنهاد کرده بود اجرا کرد و با این تزویر به شناسایی اقدام کرد. از طرفی دیگر مسیحیان وقتی وزیر شکنجه شده را دیدند، او را به عنوان مجاهدی صبور ، که در راه دین مسیح، صدمه بسیار دیده است. پناه دادند و به گرد او جمع شدند. وزیر مدت ۶ ماه در میان آنها زیست و در آن اجتماع، دارای موقعیت بسیار عظیمی شد. او آرام آرام، بذر نفاق و اختلاف را در دل مسیحیان، بارور ساخت و بدین ترتیب آنها را گروه گروه کرد و برای هر گروهی، امیری قرار داد. سپس نقشه‌ای که کشیده بود، گروههای مختلف را به جان هم انداخت و فرقه‌های گوناگون به جان هم افتادند. 

    آری بدون این که احتیاج به لشکرکشی پادشاه یهودی وجود داشته باشند خود مسیحیان، همدیگر را تار و مار کردند.

    منبع:shamiim.ir




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: